افزایش سهم بازار در یک بازار جدید: استراتژیها و روشها
فهرست مطالب
گرفتن سهم بازار (استراتژیها و روشهای مؤثر)
مقدمه
ورود به بازارهای جدید همیشه چالشها و فرصتهای خاص خود را به همراه دارد. شرکتها برای گسترش فعالیتهای خود و افزایش سهم بازار باید استراتژیهای خاصی را طراحی و اجرا کنند. در این مقاله، به بررسی روشها و استراتژیهای مؤثر برای افزایش سهم بازار در یک بازار جدید خواهیم پرداخت.
تحلیل دقیق بازار هدف
اولین گام برای افزایش سهم بازار در یک بازار جدید، تحلیل دقیق و کامل از بازار هدف است. این تحلیل باید شامل بررسی عوامل مختلف مانند نیازها و خواستههای مصرفکنندگان، ویژگیهای دموگرافیک، رفتار خرید و رقابت موجود در بازار باشد. برای انجام این تحلیل میتوان از روشهای مختلفی همچون نظرسنجیها، مصاحبهها، گروههای کانونی و همچنین ابزارهای تحلیل دادههای دیجیتال استفاده کرد.
در این مرحله، شناخت رقبا و ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها میتواند به شرکتها کمک کند تا راهکارهای بهتری برای ورود به بازار و جذب مشتریان پیدا کنند.
توسعه استراتژی متمایز
یکی از بهترین راهها برای افزایش سهم بازار در بازار جدید، ارائه پیشنهادات متمایز و منحصر به فرد است. به جای رقابت با محصولات و خدمات مشابه، برندها باید ویژگیهایی را که آنها را از رقبا متمایز میکند، شناسایی و برجسته کنند. این ویژگیها میتواند شامل کیفیت بالاتر، قیمت مناسبتر، خدمات مشتریان عالی، یا حتی ویژگیهای خاصی از محصول باشد که باعث جذب مشتریان میشود.
برای مثال، اگر یک شرکت قصد دارد وارد بازار محصولات دیجیتال شود، میتواند با تمرکز بر ویژگیهایی مثل گارانتی طولانیمدت، طراحی منحصربهفرد، یا پشتیبانی قوی، تفاوت خود را با سایر برندها برجسته کند.
بازاریابی هدفمند و محتوای ارزشمند
برای جذب مشتریان در بازار جدید، نیاز به بازاریابی هدفمند (بازاریابی بین المللی) و محتواهایی است که مستقیماً با نیازهای مخاطبان هدف ارتباط داشته باشد. استفاده از رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی یکی از بهترین روشها برای این کار است. کمپینهای تبلیغاتی آنلاین میتوانند به طور خاص به گروههای مختلف مشتریان هدف، بر اساس ویژگیهای رفتاری و دموگرافیک آنها، پیامهای مرتبط ارسال کنند.
علاوه بر تبلیغات، تولید محتوای ارزشمند نیز اهمیت زیادی دارد. مقالات، ویدئوها، وبینارها و پستهای وبلاگ که به حل مشکلات مشتریان و ارائه اطلاعات مفید میپردازند، میتواند موجب جلب اعتماد و علاقه مشتریان به برند جدید شود.
ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان
یکی از مهمترین جنبهها در افزایش سهم بازار، ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان است. این روابط باید بر پایه اعتماد، خدمات عالی و تجربه مثبت از برند بنا شود. شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که مشتریان احساس ارزشمند بودن میکنند و برای آنها امکاناتی مانند پشتیبانی مداوم، تخفیفها و پیشنهادات ویژه فراهم باشد.
استفاده از برنامههای وفاداری مشتری و جمعآوری بازخوردهای آنها برای بهبود مستمر محصولات و خدمات، میتواند به حفظ مشتریان و افزایش سهم بازار کمک کند.
استفاده از شبکههای توزیع گسترده
یکی دیگر از عوامل کلیدی در افزایش سهم بازار در بازار جدید، ایجاد شبکه توزیع گسترده است. همکاری با شرکای تجاری، توزیعکنندگان و خردهفروشان معتبر میتواند برند را در دسترستر کند و اعتبار آن را در بازار افزایش دهد.
در بازارهای جدید، ایجاد شراکتهای استراتژیک با برندهای معتبر و شبکههای توزیع قوی، به برند کمک میکند تا سریعتر در بازار شناخته شود و مشتریان بیشتری را جذب کند.
نظارت مستمر و بهبود مداوم
بازارهای جدید به طور دائم در حال تغییر هستند. بنابراین، نظارت مستمر بر روند بازار، شناسایی تغییرات در نیازها و رفتار مصرفکنندگان و اصلاح استراتژیها به صورت منظم، از اهمیت زیادی برخوردار است. شرکتها باید همیشه به دنبال بهبود محصولات و خدمات خود باشند و خود را با تغییرات بازار سازگار کنند.
استفاده از دادهها و تحلیلهای تجاری برای ارزیابی کارایی کمپینها و استراتژیها، به برند کمک میکند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و در جهت بهبود مستمر گام بردارد.
ارائه ارزش افزوده
در یک بازار جدید، مشتریان معمولاً به دنبال ارزش بیشتر از آنچه که برایشان هزینه شده هستند. شرکتها باید توانایی ارائه ارزش افزوده از طریق خدمات پس از فروش، تخفیفها، بستههای ویژه و یا حتی تجارب منحصر به فرد را داشته باشند. این ارزش افزوده میتواند شامل آموزش رایگان، مشاورههای تخصصی یا هدایا باشد که احساس خاص بودن به مشتریان میدهد.
توسعه برند و شناخته شدن در بازار
یکی از مهمترین اهداف در افزایش سهم بازار در بازارهای جدید، شناساندن برند به مخاطب هدف است. اگر برند جدیدی وارد یک بازار ناشناخته شود، مشتریان نمیتوانند به سرعت به آن اعتماد کنند. بنابراین، برندسازی باید به طور مؤثر و با استفاده از استراتژیهای خاص صورت گیرد. برندسازی تنها به طراحی لوگو و انتخاب نام برند محدود نمیشود، بلکه باید به معنای ایجاد هویت قوی و متمایز برای برند در ذهن مصرفکنندگان باشد.
برای این کار، لازم است که پیام برند به طور مستمر از طریق تمام کانالهای ارتباطی به مشتریان منتقل شود. تبلیغات دیجیتال، استفاده از اینفلوئنسرهاو KOL ها، بازاریابی از طریق محتوای ویدئویی، و کمپینهای تلویزیونی یا رادیویی میتوانند ابزارهای مؤثری برای افزایش شناخت برند باشند. هرچه برند در ذهن مخاطب بیشتر ماندگار شود، احتمال خرید از آن برند نیز افزایش مییابد.
آزمون و یادگیری سریع (Test and Learn)
در بازارهای جدید، به دلیل عدم آشنایی کامل با ویژگیهای مصرفکنندگان و رفتار آنها، نمیتوان از پیش به درستی پیشبینی کرد که چه استراتژی یا کمپینی موفق خواهد بود. به همین دلیل، برندها باید بر اساس رویکرد “آزمون و یادگیری سریع” (Test and Learn) عمل کنند.
این رویکرد به برندها این امکان را میدهد که با اجرای آزمایشی کمپینها، محصولات یا خدمات جدید، بازخوردهای فوری دریافت کنند و آنها را در استراتژیهای بعدی خود به کار ببرند. به این ترتیب، برندها قادر خواهند بود به سرعت با تغییرات بازار سازگار شوند و بهترین روشهای ممکن برای افزایش سهم بازار را شناسایی کنند.
کاهش ریسک از طریق تست بازار (Market Testing)
در بسیاری از موارد، ورود به یک بازار جدید میتواند ریسکهای مالی و عملیاتی بالایی داشته باشد. برای کاهش این ریسکها، یکی از روشهای مؤثر، انجام تستهای بازار (Market Testing) قبل از راهاندازی رسمی در مقیاس بزرگ است. این تستها به شرکتها این امکان را میدهند که واکنشهای اولیه مشتریان را به محصولات یا خدمات جدید بررسی کنند و مشکلات احتمالی را پیش از ورود نهایی به بازار شناسایی کنند.
این تستها میتوانند بهصورت محدود و در یک منطقه جغرافیایی خاص یا برای یک گروه خاص از مشتریان انجام شوند. در صورتی که نتایج مثبت باشند، شرکت میتواند با اطمینان بیشتری وارد بازار اصلی شود و عملیات خود را گسترش دهد.
بکارگیری تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال
برای ورود مؤثر به یک بازار جدید و افزایش سهم بازار، استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال بسیار ضروری است. با توجه به این که بسیاری از مشتریان امروز از پلتفرمهای دیجیتال برای خرید و بررسی محصولات استفاده میکنند، کسبوکارها باید حضور آنلاین خود را تقویت کنند. علاوه بر این، استفاده از ابزارهایی مانند تحلیل دادههای بزرگ (Big Data)، هوش مصنوعی (AI)، و ابزارهای CRM میتواند به شرکتها کمک کند تا رفتار مشتریان را بهتر تحلیل کنند و استراتژیهای بازاریابی خود را بهینه سازند.
تکنولوژی همچنین به شرکتها این امکان را میدهد که کمپینهای تبلیغاتی خود را به صورت هدفمندتری اجرا کنند و هزینهها را کاهش دهند. این ابزارها میتوانند به برندسازی و افزایش دسترسی به بازار کمک کنند، از طریق بهبود ارتباطات با مشتریان و شفافسازی روند خرید.
انعطافپذیری در استراتژیها
بازارهای جدید به دلیل ویژگیهای خاص خود نیاز به استراتژیهای انعطافپذیر دارند. مصرفکنندگان در این بازارها ممکن است به سرعت به تغییرات واکنش نشان دهند یا ترجیحات آنها دستخوش تغییرات عمدهای شود. به همین دلیل، شرکتها باید استراتژیهای بازاریابی و فروش خود را به طور مداوم ارزیابی کنند و در صورت نیاز، آنها را اصلاح کنند.
یکی از بهترین روشها برای این کار، بررسی بازخوردهای مشتریان و تحلیل نتایج کمپینها به صورت دورهای است. این بازخوردها میتوانند از طریق نظرسنجیها، مصاحبهها، شبکههای اجتماعی، و تحلیل دادههای آنلاین جمعآوری شوند. برای اینکه تغییرات به سرعت انجام شود، شرکتها باید تیمهای بازاریابی خود را برای تجزیه و تحلیل دادهها و تصمیمگیریهای سریع آماده کنند.
توسعه خدمات مشتری
در بسیاری از بازارهای جدید، آنچه که میتواند تفاوتساز باشد، سطح خدمات مشتری است. ارائه خدمات مشتری برجسته و تجربهای مثبت از تعامل با برند، میتواند به یک مزیت رقابتی بزرگ تبدیل شود. شرکتها باید به فکر ارائه خدماتی فراتر از حد انتظار مشتریان خود باشند. این خدمات میتواند شامل مشاورههای رایگان، راهنماییهای آنلاین، پشتیبانی ۲۴/۷، گارانتیهای معتبر، و حتی خدمات پس از فروش با کیفیت باشد.
مشتریان تمایل دارند که برای برندهایی که به نیازهای آنها توجه میکنند و خدمات عالی ارائه میدهند، هزینه بیشتری پرداخت کنند. بنابراین، ایجاد یک تجربه خدماتی استثنائی میتواند به شرکتها کمک کند تا مشتریان را به سمت برند خود جلب کرده و آنها را در برابر رقبا حفظ کنند.
تعامل با مشتریان از طریق تجربیات بینظیر
یکی از روشهای مؤثر دیگر برای افزایش سهم بازار در یک بازار جدید، ایجاد تجربیات بینظیر و خاص برای مشتریان است. امروزه، بسیاری از مصرفکنندگان در جستجوی برندهایی هستند که تجربهای متفاوت و جذاب از خرید و تعامل با آنها فراهم کنند. این تجربیات میتوانند شامل رویدادهای ویژه، نمایشگاهها، یا حتی تجربههای آنلاین تعاملی باشند که مشتریان را به طور مستقیم درگیر برند میکند.
به عنوان مثال، یک برند میتواند برای معرفی محصولات جدید خود رویدادهای آنلاین مانند وبینارها، لایو استریمها و جلسات پرسش و پاسخ برگزار کند. این رویدادها نه تنها فرصتی برای معرفی محصول هستند، بلکه به برند این امکان را میدهند تا رابطهای عمیقتر و انسانیتر با مشتریان برقرار کرده و اعتماد آنها را جلب کنند. همچنین، این نوع تعاملات به مشتریان کمک میکند تا احساس کنند جزئی از جامعه برند هستند و نسبت به آن وفادارتر شوند.
استفاده از بازاریابی دیجیتال برای جذب مشتریان محلی
در بازارهای جدید، به ویژه زمانی که وارد مناطق جغرافیایی خاصی میشوید، استفاده از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال با تأکید بر جذب مشتریان محلی میتواند تأثیر زیادی در افزایش سهم بازار داشته باشد. تبلیغات جغرافیایی (Geo-Targeting) و استفاده از تبلیغات مبتنی بر موقعیت مکانی در پلتفرمهایی مانند گوگل و اینستاگرام، به برندها این امکان را میدهد که پیام خود را به دقیقترین و مرتبطترین گروههای هدف ارسال کنند.
این روشها به ویژه زمانی مفید هستند که برند قصد دارد در بازارهایی با خصوصیات فرهنگی و جغرافیایی خاص وارد شود. با تنظیم تبلیغات و محتوا بر اساس نیازهای محلی، برندها قادر خواهند بود ارتباطی قویتر با مشتریان جدید برقرار کرده و شانس موفقیت خود را در بازار جدید افزایش دهند.
توسعه محصولات و خدمات بر اساس نیازهای محلی
یکی از چالشهای عمده در ورود به یک بازار جدید، تطبیق محصولات و خدمات با نیازهای محلی است. در بسیاری از موارد، آنچه در یک بازار ممکن است موفق باشد، در بازار جدیدی که وارد آن میشوید، نمیتواند همان نتایج را به دنبال داشته باشد. برای افزایش سهم بازار در یک بازار جدید، برندها باید قابلیت تطبیق و سفارشیسازی محصولات و خدمات خود را با نیازها، خواستهها و حتی فرهنگ آن بازار داشته باشند.
به عنوان مثال، در بازارهایی با تفاوتهای فرهنگی، ممکن است تغییراتی در طراحی محصول یا ویژگیهای آن لازم باشد تا بیشتر با ترجیحات مصرفکنندگان مطابقت داشته باشد. همچنین، در برخی از بازارها، نیاز به خدمات ویژه یا محلی مانند تأمین گارانتی محلی، تعمیرات تخصصی یا بستهبندی خاص محصولات وجود دارد که برندها باید به آن توجه کنند.
مدیریت صحیح تغییرات و چالشهای بازار
بازارهای جدید معمولاً با نوسانات و تغییرات غیرمنتظرهای روبهرو هستند که میتواند بر استراتژیهای برند تأثیر بگذارد. تغییرات اقتصادی، تحولات اجتماعی، یا حتی ظهور رقبا میتواند برای برندهای تازه وارد به چالش تبدیل شود. برای موفقیت در این بازارها، شرکتها باید آمادگی لازم را برای واکنش سریع به تغییرات بازار داشته باشند و استراتژیهای خود را بهطور مستمر بر اساس شرایط جدید تطبیق دهند.
یکی از روشهای مدیریت این تغییرات، داشتن یک تیم تصمیمگیری چابک و توانمند است که قادر باشد به سرعت اطلاعات جدید را جمعآوری کرده و تصمیمات استراتژیک مناسبی را اتخاذ کند. به علاوه، برندها باید به دنبال فرصتها و تهدیدهای ناشی از این تغییرات باشند و از آنها به عنوان نقاط قوت جدید در استراتژیهای خود استفاده کنند.
استفاده از شبکههای اجتماعی
در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی به یکی از ابزارهای اصلی برندها برای برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان تبدیل شدهاند. برای برندهایی که به بازارهای جدید وارد میشوند، شبکههای اجتماعی میتوانند فرصتی طلایی برای تبلیغ محصولات و خدمات و همچنین تعامل با مشتریان باشند.
اینفلوئنسر مارکتینگ، بازاریابی KOL، تولید محتوای ویدئویی، لایو استریمها و کمپینهای تعاملی از جمله ابزارهایی هستند که برندها میتوانند از آنها استفاده کنند. این روشها نه تنها برند را در معرض دید مخاطبان جدید قرار میدهند، بلکه با استفاده از نظرات و بازخوردهای مشتریان، برندها میتوانند بر اساس نیازهای واقعی بازار، استراتژیهای خود را بهبود بخشند و ارتباط نزدیکتری با مشتریان برقرار کنند.
ایجاد یک استراتژی قیمتگذاری رقابتی
در بازارهای جدید، قیمتگذاری رقابتی نقش بسیار مهمی در جذب مشتریان ایفا میکند. اگرچه کاهش قیمتها به خودی خود ممکن است جذاب به نظر برسد، اما باید با دقت انجام شود تا برند از نظر ارزشگذاری و کیفیت دچار مشکل نشود. بسیاری از برندهای جدید برای رقابت در بازارهای جدید، ابتدا سعی میکنند از طریق تخفیفها یا بستههای ویژه قیمتگذاری کنند تا توجه مشتریان را جلب کنند.
اما برندها باید حواسشان باشد که قیمتگذاری تنها عامل جذب نیست و باید ارزش واقعی محصولات و خدمات خود را نیز نشان دهند. استراتژی قیمتگذاری باید به گونهای باشد که هم مشتریان جذب شوند و هم برند به پایداری مالی برسد.
ایجاد مدلهای کسبوکار نوآورانه
در نهایت، یکی از راههای مؤثر برای ورود موفق به بازارهای جدید و افزایش سهم بازار، ایجاد مدلهای کسبوکار نوآورانه است. برندها باید به دنبال روشهای جدید و منحصر به فرد برای ارائه خدمات یا محصولات خود باشند. این نوآوری میتواند در هر بخشی از فرآیند کسبوکار باشد، از تولید و بستهبندی محصولات گرفته تا نحوه ارائه خدمات و پشتیبانی.
برای مثال، برندهایی که در بازار جدید محصولات دیجیتال یا فناوری عرضه میکنند، میتوانند مدلهای اشتراکی یا خدمات بر اساس تقاضا (On-Demand) را ارائه دهند که به مشتریان اجازه میدهد به راحتی از خدمات یا محصولات استفاده کنند و هزینهها را متناسب با نیاز خود پرداخت کنند.
نتیجهگیری نهایی
افزایش سهم بازار در یک بازار جدید یک فرآیند پیچیده و زمانبر است که نیازمند استراتژیهای مدبرانه، انعطافپذیری و توانایی انطباق با شرایط جدید است. با تحلیل دقیق بازار، ارائه محصولات و خدمات متمایز، برندسازی مؤثر، استفاده از تکنولوژیهای جدید و ایجاد روابط مستمر با مشتریان، برندها میتوانند به سرعت سهم خود را در بازار جدید افزایش دهند.
این فرآیند نه تنها به جذب مشتریان جدید کمک میکند، بلکه موجب وفاداری و بازگشت مشتریان میشود که در درازمدت به تثبیت موقعیت برند و رشد پایدار آن در بازار خواهد انجامید. برندهایی که با استراتژیهای نوآورانه، پایبندی به کیفیت و خدمات مشتری عالی، در بازار جدید ورود کنند، به راحتی میتوانند از فرصتهای موجود بهرهبرداری کنند و در رقابتهای آینده پیشرو باشند.
سارا ضیایی
در تیم وبیما، نوشتن کار من است (:
از تمامی ابزارها برای بهتر نوشتن استفاده می کنم.