آیا بازاریابی محتوا واقعا پادشاه است؟
نقل قول معروف بیل گیتس بارها و بارها در مقالات بیشماری درمورد بازاریابی محتوا آورده شده است و واقعا دیگر شنیدنش تکراری شده است: «محتوا، پادشاه است» یا «محتوا حاکم است» یا هر ترجمهی ممکن دیگر.
اما چرا این جملهی تکراری هیچگاه اهمیت خود را از دست نمیدهد و با آنکه سالها از آن میگذرد چیزی ار ارزش و اعتبار آن که کم نشده است؟ چرا واقعا محتوا پادشاه است؟ چرا بازاریابی محتوا لازم است؟ ساده ترین دلیلی که میشود عنوان کرد این است: محتوا باعث جذب و جلب توجه کاربران میشود و مزاحمت ایجاد نمیکند!
در دنیای امروزه که تبلیغات و قدرت رسانهها چه تلوزیونی چه شبکههای اجتماعی فراگیر شده است و از در و دیوار تبلیغات بالا میرود همان حس مزاحمتی که ذکر شد بیشتر جلب توجه میکند همه برای جلب توجه همه کار میکنند اما محتوا رکنی است که در معیارهای بازاریابی درونگرا کاملا همخوانی دارد. کاربران هستند که با جستجوهایشان به محتوای سایتها میرسند و اگر این محتوا اطلاعات کافی را برایشان فراهم آورد آمادهاند که تبدیل به مشتری شوند.
این روزها با روی کار آمدن تکنولوژی پیشرفته هر شخصی میتواند دلنوشتههای خود را به اشتراک بگذارد، گروهی از دوستان میتوانند دور هم جمع شوند و نمایشی اینترنتی راه بیندازند، کسی که صدای خوبی دارد پادکست درست کند و از ادبیات سخن بگوید همه میتوانند محتوای متناسب با حال و استعداد خود داشته باشند چه ویدئویی، چه صوتی و چه نوشتاری که این یکی از دلایل محبوبیت محتواست که آن را به بستری شگفت انگیز تبدیل کرده است.
نقل قول بیل گیتس پس بیراه نیست و محتوا واقعا پادشاه است. اما هر پادشاهی قدرتمند نیست و تخت و تاجش ممکن است. پادشاه بودن قدرت محسوب میشود اما قدرت حکمرانی کردن به تواناییهای پادشاه برمیگردد. بازاریابی محتوا همین قدرت حکمرانی است. بازاریابی محتوا یعنی طراحی رویکردی استراتژیک برای تولید محتوای مناسب و با ارزش که بتواند مخاطب از پیش تعریف شده یا همان مشتریان بالقوه را جذب کند و او را کنار خود نگاه دارد. مشتری بالقوه در مراحل بعدی با مراحل دیگری تبدیل به مشتری بالفعل تبدیل میشود.
از مقالهی ” تولید محتوا و تاثیر آن بر توسعه کسب و کارهای آنلاین ” نیز دیدن کنید.
روند اجرایی بازاریابی محتوا روندی کوتاه مدت نیست. یک کسب و کار موفق بایستی در طول مدت زمان بلندی با طراحی استراتژی مناسب بازاریابی با تولید محتوای مناسب و کافی خود تبدیل به یک رسانهی اطلاعات شود. اینکه یک کسب و کار برود و از بستر تبلیغاتی یک وبسایت محبوب استفاده کند و چند پیکسل از سایت آنها اجاره کند جوابگو نیست. در بازاریابی محتوا شرکتی موفق است که خود تبدیل به یک پادشاه شود و قلمرو رسانهای خود را داشته باشد.
بازاریابی محتوا در حیطهی بازاریابی درونگرا هویت مییابد همانطور که گفته شد حسن اصلی محتوا این است که مخاطب به سمت آن کشش پیدا میکند. یک چای فروش اگر بخواهد بازاریابی کند درواقع سعی میکند چای خود را به فروش برساند و میتواند تبلیغات انجام دهد یا برای خود مغازهای بازکند یا با واسطهها و دلالها تجارت کند اما همین چای فروش. بازاریابی محتوا به دنبال مخاطب است. همان چای فروش اگر وبسایتی بسازد و در آن درباره چای بنویسد که چای خوب چیست؟ چگونه باید چای را دم کشید؟ فواید چای چیست؟ اگر به این سوالها پرداخته شود و محتوای مناسب با اطلاعات کافی نگارش شود مخاطبینی که دنبال اطلاعاتی درباره چای میگردند و احتمالا مشتری یک «چای خوب» هستند به این سایت راه پیدا میکنند. اگر این سایت به اندازه کافی مطالب منطقی و جذاب داشته باشد و امکان فروش چای از دست کشاورز را فراهم کند منطقی نیست مخاطبانش نیز تبدیل به مشتری شوند؟
تولید محتوا به عنوان یکی از روشهای بازاریابی درونگرا میتواند به کسب و کارها کمک شایانی کند که البته باید کیفیت مناسب داشته باشد. بازاریابی محتوا با هدف قراردادن کاربرانی که در در جستجو هستند به پی گیری اهداف خود میپردازد که شماری از آنها عبارتند از:
اهدافی که بازاریابی محتوا در پی دارد
-
برندینگ با بازاریابی محتوا
هر صاحب کسب و کار باید در ابتدا به فکر مسئلهی اطلاع رسانی باشد. هر تجارتی ابتدا باید شناخته و معرفی شود و نام خود را به گوش مخاطبان هدف بپردازد. یکی از اصولی ترین فلسفههای بازاریابی محتوا نیز همین مسئلهی اطلاع رسانی است. محتوا و بازاریابی به صاحبان کسب و کار کمک میکند برندینگ موفقی داشته باشند و ورود موفقی به بازار داشته باشند. علاوه بر این، بازاریابی محتوا نقش مهم موثری در افزایش آگاهی از برند را دارد و شما با استفاده از محتوای جذاب میتوانید لیدهای زیادی را سمت خود جذب کرده و به مشتری تبدیل کنید.
-
رونمایی یا معرفی محصولات
بازهم مفهوم اطلاع رسانی و آگاهی بازاریابی محتوا مطرح است. شرکتها علاوه بر نیازی که در زمینه افزایش شهرت و اعتبار در نزد مخاطبین خدف در بازار دارند بایستی محصولات خود به ویژه خدمات جدید یا وِیژه خود را نیز رونمایی کنند. این محصولات یا خدمات زمانی سودرسان خواهند رساند که دیده شوند و زمانی دیده میشود که به صورت مناسب اطلاع رسانی شوند و ویژگی خاصی که دربارهی این محصولات باید رعایت شود این است که «خاص» باشند. متخصصان برندینگ به این بازاریابی UVP میگویند که خلاصهی Unique Value Proposition یا همان «گزارهی ارزشی منحصر به فرد» است.
-
افزایش مشتریان بالقوه
با طراحی استراتژی بازاریابی محتوای مناسب و رعایت کردن تکنیکهای آن که به سئوی سایت کمک میکند و انتشار در کانالهای ارتباطی مرتبط و وبلاگ سایت یک شرکت میتواند مخاطب را به سوی خود بکشاند. با قرار دادن باکس پشتیبانی آنلاین که به آنها خوشامد میگوید یا درخواست پر کردن فرم خبرنامه با وارد کردن ایمیل میتوان مخاطبان را در همان مراحل اول جذب کرد و اطلاع رسانی مربوط به محصولات و خدمات را به راحتی انجام داد. این کار به حفظ ارتباط با مشتریان بسیار کمک میکند.
-
ایجاد حس وفاداری و اعتماد
مخاطبین و مشتریان از هر چیزی برای هر کسب و کاری مهمتر هستند پس احترام به آنها بایستی اولویت اصلی هر برندی باشد. یکی از راههای ارزش گذاشتن به مخاطبین تولید محتوای مفید و ارزشمند است. زمانی که مخاطب احساس کند به او احترام گذاشته میشود حس اعتماد بیشتری به برند پیدا میکند و با وفاتر ایجاد شد. بازاریابی محتوا باید با کیفیت باشد و تولید و نگارش مطالب مناسب و مفید باعث ایجاد رابطه موثرتر بین یک کسب و کار با مشتریانش میشود و اولین گام این است که باید خود را جای کاربر گذاشت و مانند او فکر کرد.
-
افزایش فروش از طریق بازاریابی محتوا
هر کسب و کاری به دنبال این است که به سود بیشتری دست یابد تا بتواند اهداف خود را محقق کند و موفق باشد. همه این روزها نیازهای خود را به صورت عباراتی در اینترنت جستجو میکنند تا به اطلاعات لازم دست یابند. از این رو یک شرکت معتبر باید محتوای مناسبی برای کاربران آماده سازد و با تکنیکهای خاصی که در بازاریابی محتوا وجود دارد عبارات کلیدی و کلیدواژهها را از آن خود کند و با قرار گرفتن در رتبهی خوب در لیست نتایج موتورهای جستجو پیش مخاطبان رخ نمایی کند و در صورت مفید و با ارزش بودن محتوا بتواند کاربران را مجاب کند تا از او خریداری کنند نه رقیبان
-
ایجاد پایگاه طرفداری و مشتریان همیشگی