پرسونای مخاطب و اصول طراح پرسونا
مقدمه
در دربار سلطان، آزمونی ترتیب دادند که ماهرترین کماندار شهر که بتواند ماهرانه تیراندازی کند، لایق ازدواج با دختر سلطان است. این خبر مسرت بخش عاشقان دختر سلطان را به تکاپو انداخت که درصورت ازدواج با دختر او هم به عشقشان میرسند و هم راهی دربار میشوند و اینگونه با یک تیر دو نشان را هدف قرار میدهند.
عاقبت قرعه به نام یکی از همین دلباختگان رسید و خدمت سلطان آمد و گفت:
– من همانم که تو به دنبالش هستی.
سلطان گفت: در چه حد تیرانداز ماهری هستی.
او پاسخ داد: من میتوانم در تاریکی کامل تیرم را به هدف بیاندازم.
سلطان که با شنیدن این ادعا متعجب شده بود مشتاقانه اسباب تیراندازی را فراهم کرد و دربار را به دیدن صحنه فراخواند.
همه منتظر شدند تا آسمان تاریک مطلق شود و سپر آهنی را به عنوان هدف قرار دادند تا با اصابت تیر به آن به صدا درآید و درستی ادعای تیرانداز تایید شود.
القصه آسمان تاریک شد و کماندار تیر را با تمام قدرت به سمت هدف روانه کرد و بجای صدای هدف آهنی صدای دختر سلطان به گوش رسید.تیر بجای هدف آهنی به قلب دختر سلطان نشسته بود.
تیری که قرار بود خوشبختی کماندار عاشق را تضمین کند عاقبت مایه نگون بختی او شد.
همهی ما حداقل یکبار به این مشکل گرفتار شدیم و با انداختن تیری در تاریکی نه تنها به هدفمان نرسیدیم بلکه متضرر هم شدهایم.
این اتفاق برای خیلی از کسب و کارها هم رقم میخورد. ایدههای بکری که قرار هست در دنیای استارتاپها طوفانی باشند، سرانجام بعد مدت کوتاهی با ضررهای مالی و زمانی زیاد شکست میخورند.
شاید بتوانیم بگوییم دلیل بیشتر این شکستها، نشناختن پرسونا، مخاطب و یا بازار هدف میباشد.
در این مقاله میخواهیم علت نپرداختن بیشتر کسب و کارها به مبحث پرسونا را بررسی کنیم و یک نگاه اجمالی به مزایای طراحی پرسونا بیاندازیم پس با ما همراه باشید.
همچنین توصیه میکنیم از مقالهی پرسونا مخاطب در بازاریابی نیز دیدن کنید.
چرا به طراحی پرسونا بیتوجهیم؟؟
جو پولیتزی در کتاب بازاریابی محتوایی میگوید: مالکان کسب و کار و بازاریابان تمایل دارند محتوای خود را بر اساس شیوهی تفکر خودشان تولید کنند. مراقب باشید که شما در این دام نیفتید.
جمله بالا اشاره به این موضوع دارد که در مواجه با ایدهها یا حتی محتواهای خودمان به نوع تفکر خود اکتفا نکنیم و از نگاه مخاطب به دستاوردمان بنگریم. یادمان باشد ما مخاطب محتوا و ایده خودمان نیستیم.
پس یکی از دلایل عدم توجه به طراحی پرسونا عدم توجه به از دید مخاطب به محتوا نگریستن میباشد.
مسئله بعدی که باعث میشود به طراحی پرسونا بی اهمیت باشیم زمانبر بودن این پروسه هست، فراموش نکنیم که طراحی پرسونا مرحلهی بسیار حساس و دقیق قبل از انجام محتوا میباشد. معمولا بخاطر عدم توجه دقیق به انجام پرسونا این مرحله ناقص پیش میرود و طبیعتا در انتها به نتیجهی درستی هم نخواهیم رسید.
در کل باید گفت بیشتر مسئله عدم توجه به این بحث و طراحی آن به زمانبر بودن و انرژی بر بودن آن بر میگردد. کارشناسان تولید محتوا یا حتی صاحبان کسبوکار و توسعه دهندههای محصول زمان گذاشتن روی مسئله پرسونا را مساوی با استهلاک در انرژی تیم کاری، صرف هزینههای زیاد، و از دست دادن زمان پروژه میدانند. اما باید گفت که درست است که طراحی آن به همراه تمام فرآیندهایش بسیار دقیق و زمانبر است ولی ما را به درستترین نتیجه میرساند.
پرسونا دقیقا چیست؟
با توجه به اینکه ما هم باید به مسئله پرسونا در نگارش این مقاله دقت میکردیم واضح است که مخاطبان این مقاله در حال حاضر با این مسئله و تعاریف آن آشنا هستند. اما گفتن چند تعریف دقیق تر و البته کاربردیتر خالی از لطف نیست.
بگذارید کمی متفاوتتر نگاه کنیم. تصور کنید شما طراح محصولی هستید که میخواهد یک ماده غذایی را در مارکت مواد غذایی ارائه دهد. خب در نگاه اول شما با اقیانوسی از رقبا و محصولات مشابه قطعا غرق خواهید شد و محکوم به شکست هستید. اما یک فرصت برای شما هست تا بتوانید خود را به ساحل این اقیانوس برسانید و آن هم توجه مخاطب هست.
اولین قدم برای طراحی یک محصول، ایده و یا محتوا این است که بدانیم برای چه کسی محصول طراحی نمیکنیم یا برای چه کسی محتوا نمینویسیم. این کار باعث میشود به دقیقترین شکل ممکن پرسونا را طراحی کنیم که نتیجه آن هم میشود: فروش زیاد، برندینگ خوب و یا حتی سهم بازار بالا.
ما باید به این اصل برسیم که برای چه گروهی محصول نمیسازیم، برای چه کسی محتوا نمینویسیم و مخاطب ایدهی ما چه گروهی نیست.
در طراحی پرسونا به شکل کاربردی سعی میکنیم از انتها حرکت کنیم و حلقه مخاطبان نهاییمان را کوچک و کوچکتر کنیم تا جایی که به دقیقترین شکل و نوع از مخاطب برسیم. این همان پرسونای حقیق و کاربردی ماست.
برای اطلاعات بیشتر بد نیست که از مقالهی : “پرسونا مخاطب در بازاریابی” نیز دیدن کنید.
پرسونای مشتری چیست؟
برای اینکه بهتر بتوانید محصولات یا خدمات خود را به مشتری بفروشد باید پرسونای مشتری خود را ترسیم کنید. پرسونای مشتری نشان دهنده خواستههای مشتری از محصولات یا خدمات شماست.
بین محصول یا خدماتی که ارائه میکنید و خواسته لیدها باید وجه مشترکی وجود داشته باشد زیرا مزیت رقابتی شما را تعیین میکند. اگر در این بخش امتیاز شما بالاتر از سایر رقبا باشد شما انتخاب اول مشتری خواهید بود. برای رسم پرسونای مشتری باید خود را جای کاربر قرار داده و از منظر او محصول یا خدمات خود را مورد بررسی قرار دهید.
تفاوت پرسونای مخاطب و پرسونای مشتری
پرسونای مخاطب برای جذب کاربران به انجام اقدام یا عملی که هدف قرار دادهاید استفاده میشود. که شامل ویژگیهای اجمالی کاربران است. پرسونای مخاطب مانند یک فیلتر در برنامه ریزی، ایجاد قیف بازاریابی و سفر مشتری عمل میکند. با طراحی پرسونا شما محتوا و پیشنهادات خود را مطابق علایق و نیاز کاربران عرضه میکنید. اما برای ترسیم پرسونای مشتری باید دقیقتر عمل کنید و وارد جزئیات شوید.
بدین جهت کاربران را بر اساس اهدافی که برای خرید محصول یا استفاده از خدمات شما دارند دسته بندی میکنید. برخلاف روند قدیمی بازاریابی، بازاریابی نوین مشتری محور است. با ترسیم پرسونای مشتری میتوانید محتوایی تولید کنید که با کیفیت و کاربرپسند باشد. همچنین دیگر میدانید روی چه بخشهایی سرمایه گذاری کنید تا بیشترین بازدهی را داشته باشید تا مخاطب و مشتری بیشتری جذب کنید.
اما نتیجه این همه دغدغه در طراحی پرسونا چیست؟
ایده پردازان همواره دغدغه این مسئله را دارند که چگونه خواستهها، انتظارات و نیازهای مخاطبان همیشه جلوی چشمشان باشد.آنها چارهی این مشکل را تصویرسازی دقیق و شفاف از مخاطب میدانند. چیزی که در نهایت ما آن را پرسونا مینامیم. طراحی پرسونای مخاطب به شما نیاز و خواستههای مخاطبان را یادآوری میکند.
همانطور که اشاره کردیم نتیجه یک طراحی پرسونای دقیق و موفق میتواند باعث سهم بازار بالا، میزان فروش بالا، وایرل شدن محتوا و مسئله پراهمیت تر ایجاد برندینگ قوی بشود.